محل تبلیغات شما

 

در آمدی بر جامعه شناسی اقتصاد سرمایه داری و لیبرالیزماقتصادی از منظر

اقتصاد داخلی و بین المللی

سعید کافی انارکی - وکیل دادگستری و مدرس دانشگاه



 اهمیّت اقتصاد در مطالعات و پژوهشهای جامعه شناختی تابدانجا است که می توان آن را بعنوان مهم ترین متغیّر مستقل در کلیّۀ مناسباتاجتماعی و رکن اساسی جمیع فروع جامعه مانند، ت، ایدئولوژی، اخلاقیات و غیره به شمار آورد.


 اخبار فراوانی که در این ایّام به اقتضای فشارهای اجتماعی ومطالبه افکار عمومی از فساد مالی و اقتصادی و دستگیری برخی از مسؤولین و مدیرانارشد سازمان ها و ارگانهای دولتی و خصوصی کشور به دست ما می رسد و به پشتوانه رویکردتازۀ دستگاه قضایی در مبارزه با فساد؛ امروز از دامنه های عمیق آن در اجزای گوناگونقوای سه گانه کاشف بعمل آمده؛ پرداختن به یک بررسی علمی و تحلیلی جامعه شناختی کهمبتنی بر یک آسیب شناسی اجتماعی (Social Pathology) باشد را ضرورتبخشیده که در ادامۀ این نوشتار مورد توجّه خواهد بود. مقدمتاً لازم به ذکر است کهنگارندۀ این سطور فارغ از هرگونه گرایش ی و ایدئولوژیک با رعایت اصل بنیادین((بی طرفی)) تا حد ممکن از ورود پیش داوری ها و ارزشهای ذهنی خویش بهحوزه بحث علمی اجتناب و  اصول عینّیت گرایی(Objectivity) را در دستور کار خود قرار داده است.

با این دیباچه موجز؛ آغاز بحث ما در این است که جامعه شناسانبزرگ و بنیانگذاران رهیافت های علمی جامعه شناسی، موافق با منطق و عقل سلیم انسانیاثبات کرده اند که در بستر یک اقتصاد سالم و عاری از فساد، جامعه ای سالم وپویا استوار خواهد شد. بعبارت دیگر؛ بر یک زیر بنای خراب، سست و عاری ازسلامت، هرگز رو بنایی مستحکم و قابل اعتماد ساخته نخواهد شد. امّا ترسیم طرح وساختمان بسیار پیچیدۀ جامعه در مختصات و نموداری که اساس آن بر اقتصاد است؛نیازمند نگارش دهها فصل، بخش و گفتار علمی است و در این مقال امکان بسط آن وجودندارد. امّا با امعان نظر در چند مثال ساده می توان به اهمیّت وافر و زیر بناییاقتصاد؛ بر کیفیّت روبنا و سرنوشت جوامع انسانی پی برد و دانست که بدون سامانیافتن بحر اقتصاد، سفینۀ جامعه در تلاطم طوفان و خروش غرایز انکار ناپذیری چون حرصو آز انسانی هرگز به ساحل سعادت، آرامش و رفاه جمعی نایل نخواهد شد1.

                        

نتایج و ثمرات پر مدعاترین دموکراسی های کاپیتالستیک غربی؛گواه بر آن است که ((لیبرالیزم اقتصادی)) بسان یک عامل بیماری زا؛ نه تنهاارگانیزم جوامع سرمایه داری را معیوب کرده است بلکه رفته رفته فضایل و ارزش های ((اخلاقی-انسانی)) را به نفع سود و منفعت صاحبان قدرت و ثروت کمرنگ و ضد ارزشهای مادی و فرهنگیمبتنی بر رقابت را که عاری از هرگونه تعاون و نوع دوستی است؛ جایگزین فضایل و ارزشهای راستین انسانی کرده است.

 در این جوامع؛ ضدارزشهای مذکور به وجهی شتابنده در کُنه شخصیّت انسان و اجزای جوامع بشری رسوخ کردهاند و فضایل کلاسیک و غیر مادی انسانی؛ نظیر خود شناسی، کمال طلبی، قناعت، سخاوت،برادری، برابری، تعاون و طبیعت دوستی را کمرنگ و به جای آن ضد ارزشهای مادی نظیر؛ثروت پرستی، اشرافی گرایی (Luxurism)، برند خواهی(Brand)، سلبریتیزم (Celebritism)، خود پرستی (Egoeism)، لذت جویی وروابط جنسی بی هنجار مانند همجنسگرایی، روابط جنسی گروهی و غیره را رفته رفته ازطریق قدرت رسانه ای خود در سطوح و طبقات مختلف جامع تحت استیلای هجمۀ فرهنگیسرمایه داری و به طور خاص میان جوانان؛ نهادینه می کنند. بعبارت دیگر در نظامسرمایه داری، ضد ارزش های فوق سبب تقویت شدید عطش برای تمتع و بهره هرچه بیشترافراد از لذات مادی شده و بدین واسطه؛ رقابتهای اقتصادی را در کلیۀ سطوح خرد وکلان جامعه تشدید می کند. در این اتمسفر شدیداً بیماری زا که برخاسته از مقتضایذات نظام اقتصاد آزاد است؛ به صورت مستقیم و غیر مستقیم هر روز به انسان درنهادهای مهمی چون خانواده، مدرسه و رسانه تلقین داده می شود که یگانه راه رستگاریو سعادت به دست آوردن ثروت و رسیدن به ثروت طبقات اشرافی جامعه است و داشتن هرگونهکرامت و فضیلت اجتماعی؛ بدون داشتن ثروت بی معنا است. بر این پایه؛ رویکرد فوق درنهایت موجبات افزایش فاحش مصرف گرایی و صعود خط نمودار سود بنگاههای اقتصادی وانباشت هرچه بیشتر سرمایه برای صاحبان ثروت را فراهم می آورد، جامعه را به شدتطبقاتی می کند و مردم را در یک شبه جنگ مستور رقابتی یا یک تنازع کاپیتالستیک؛برای بقا و رقابت بر سر تصاحب منابع بیشتر درگیر می نماید.


توضیح ساز و کار ایجاد ثروت و کیفیّت توزیع آن در اقتصاد سرمایهداری از حوصله این مقالت خارج است و فیلسوفان و اقتصاد دانان به تفصیل در باب آنسخن گفته اند. اما آنچه را که در این مقام اشارتش ضرورت دارد آن است که تاکنون نهتنها وعده های واهی طرفداران و اندیشه پردازان لیبرالیزم اقتصادی هرگز محقق نشده،بلکه تاریخ به مرحلۀ پایان کارزار و جنگ تمدّن ها نرسیده و ثابت شده است که بهشتلبریز از نعمت و فراوانی کاپیتالیزم که همگان در آن فرصت های برابر در بهره ازمواهب را داشته باشند؛ چیزی بیش از یک ادعای کاملاً غیر علمی، تحقق ناپذیر و کذبنیست.

مردم در جوامع سرمایه داری؛ نیروی کار خود را به بهایی اندکمی فروشند تا صاحبان قدرت و ثروت بر جاه و جلال خویش بی افزایند. ضد ارزشهای فوق؛فرصت تأمل در کار جهان را از آدمیان سلب کرده و آنان را به حالی وا می دارد که عمریبکوشند تا در راه تأمین نیازهای اساسی خود مانند مسکن، بهداشت و درمان و غیره،توفیقی نسبی به دست آورند.

این ضد ارزشهاینهادینه شده؛ کسب دانش و معرفت یا آموختن فنون را به انگیزه ای برای به دست آوردنپول بدل می کنند و بر خلاف روزگاران گذشته که علم؛ اسباب کمال، جهان بینی و خودشناسی آدمی بود و ابواب و اطراف گوناگون عالم را در مطمح نظر دانشمند فتح و گشایشمی بخشید و مرد دانشمند را به علّامه ای جامع الطراف و فرزانه مبدّل می کرد (Multi disciplinary educations )،امروزه کاملاً تک بُعدی (Unidisciplinary) و تجاری شده و غالباً فرد عالم؛ تنها و تنها در حوزه دانشخود صاحبنظر و با سایر معارف انسانی و تاریخی بیگانه است و بعنوان مثال تنها ممکناست در کنار دانش مهندسی ساختمان، اندک تخصصی نیز در شناخت بازیکنان مشهور فلانتیم ورزشی یا تعداد جوایز اسکار فلان فیلمساز هالیودی داشته باشد.

برای مطالعه متن کامل مقاله فایل پی  دی اف آن را از لینک ذیل دانلود بفرمایید:


 PDF File

حقوق و ویروس کرونا

جامعه شناسی کرونا

حافظ اسرار الهی کس نمی داند خموش

جامعه ,های ,ثروت ,یک ,سرمایه ,اقتصادی ,است که ,را به ,در این ,سرمایه داری ,ضد ارزشهای

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نیو ترانه My Crazy Memories *« خدمـــات تـایـپ و ترجـمـه تـخصصی جــوان «* خوش ییلاق آیه های ایثار.شهدای ناجا نیشابور وبلاگ چت روم High Quality& Free Shipping, Cheap MLB Chicago White Sox Jerseys For Sale. ovniheri پژوهش سرای دانش آموزی نواندیشان ، ناحیه 2 خرم آباد Lynn's page